بازی the crew نقد و بررسی بازی ، نقد و بررسی بازی موبایل ، بازی کنسول
شکایت از Ubisoft به دلیل حذف بازی The Crew از پلتفرم‌ها
۱۴۰۳-۰۸-۲۳
مدل‌های نوآورانه کسب‌وکار در استارت‌آپ‌ها
مدل‌های کسب‌وکار نوآورانه در استارت‌آپ‌ها: بررسی نمونه‌های موفق جهانی
۱۴۰۳-۰۸-۲۹

وقتی هوش مصنوعی شاعر می‌شود! عدم امکان تشخیص سروده انسانی از ماشینی

هوش مصنوعی شاعر ، اخبار روز فناوری و تکنولوژی ایران و جهان

مردم نمی‌توانند تشخیص دهند یک شعر را هوش مصنوعی نوشته و حتی تا زمانی که متوجه نشوند شاعر آن انسان نیست، شعرهای نوشته شده توسط هوش مصنوعی را بیشتر می‌پسندند.

شاعران اغلب به خاطر عبارات پرمعنا و تأثیرگذاری که احساسات عمیق را به شیوه‌ای منحصراً انسانی بیان می‌کنند، تحسین می‌شوند. اما تحقیقات جدید منتشر شده در مجله Scientific Reports نشان می‌دهد که هوش مصنوعی ممکن است حتی بهتر از انسان‌ها بتواند قلب‌ها را تسخیر کند. نه تنها تشخیص تفاوت بین شعرهای تولید شده توسط هوش مصنوعی و انسان برای مردم دشوار است، بلکه بسیاری ترجیح می‌دهند شعرهای ساخته شده توسط هوش مصنوعی را بخوانند – البته تا زمانی که متوجه نشوند این کلمات از ذهن انسان سرچشمه نگرفته است.

پژوهشگران دانشگاه پیتسبرگ در این تحقیق بررسی کردند که آیا خوانندگان می‌توانند تشخیص دهند یک شعر توسط مدل هوش مصنوعی ChatGPT-3.5 از شرکت OpenAI نوشته شده یا توسط شاعران بزرگ زبان انگلیسی مانند شکسپیر، امیلی دیکنسون، تی.اس. الیوت و دیگران. بیش از ۱۶۰۰ شرکت‌کننده مجموعه‌ای تصادفی از ۱۰ شعر را خواندند که نیمی از آن‌ها توسط انسان‌ها و نیمی توسط هوش مصنوعی نوشته شده بود. جالب اینجاست که بسیاری از شرکت‌کنندگان تصور می‌کردند شعرهای هوش مصنوعی توسط انسان نوشته شده‌اند، و حتی کمتر از همه، اشعار انسانی به عنوان آثار یک انسان تشخیص داده شدند.

ظاهراً پیچیدگی شعرهای انسانی با پراکندگی‌های گیج‌کننده هوش مصنوعی اشتباه گرفته شده است. هوش مصنوعی با اجتناب از پیچیدگی‌هایی که اغلب در آثار شاعران کلاسیک دیده می‌شود، توانسته اشعاری خلق کند که برای مخاطب قابل‌فهم‌تر و کمتر ترسناک به نظر می‌رسند – ویژگی‌هایی که خوانندگان به‌طور ناخودآگاه آن را به خلاقیت انسانی نسبت می‌دهند.

پژوهشگران در این باره نوشته‌اند: «ما دریافتیم که شعرهای تولید شده توسط هوش مصنوعی از نظر ویژگی‌هایی مانند ریتم و زیبایی نمرات بالاتری دریافت کردند و همین مسئله باعث شد تا اشتباهاً به عنوان اشعار نوشته شده توسط انسان شناخته شوند. یافته‌های ما نشان می‌دهد که شرکت‌کنندگان از روش‌های مشترک اما ناقص برای تمایز بین شعرهای انسانی و هوش مصنوعی استفاده می‌کردند: سادگی اشعار هوش مصنوعی ممکن است برای غیرمتخصصان قابل درک‌تر باشد و این موضوع منجر به ترجیح اشعار هوش مصنوعی و تفسیر نادرست پیچیدگی اشعار انسانی به عنوان ناهماهنگی تولید شده توسط هوش مصنوعی شده است.»

هوش مصنوعی شاعر

توانایی تشخیص اینکه یک شعر توسط هوش مصنوعی نوشته شده، برای بسیاری از مردم شگفت‌انگیز است، همان‌طور که ترجیح آن‌ها به شعرهای نوشته شده توسط هوش مصنوعی تا قبل از افشای نویسنده نیز جالب توجه است. این موضوع نشان می‌دهد که شعر – به‌ویژه اشعار غیرمعاصر – همیشه آسان‌فهم نیست. همچنین نشان‌دهنده این است که هوش مصنوعی تمایل دارد آثاری تولید کند که برای بیشترین تعداد افراد جذاب باشد، مشابه سایر خروجی‌های آن.

ما اغلب فرض می‌کنیم خلاقیت انسانی ذاتاً برتر است یا می‌توانیم به‌صورت شهودی آثار یک انسان را تشخیص دهیم. اما با پیشرفت ابزارهای هوش مصنوعی، این فرضیات به طور فزاینده‌ای به چالش کشیده می‌شوند. این مسئله فقط یک تمرین آکادمیک نیست، بلکه پیامدهای واقعی در زمینه هنر، آموزش، و نحوه ارزش‌گذاری بر آثار خلاقانه در دنیایی دارد که در آن ماشین‌ها اکنون به رقبای جدی تبدیل شده‌اند.

یافته‌ها همچنین نشان می‌دهند که با پیشرفت هوش مصنوعی به‌عنوان ابزاری خلاقانه و پیچیده، شاید لازم باشد تعاریف سنتی از هنرمندی را بازنگری کنیم. مسئله این نیست که آیا هوش مصنوعی می‌تواند “احساس” کند یا “تخیل” داشته باشد، بلکه این است که چگونه خروجی آن بر مخاطبان تأثیر می‌گذارد.

اما شاید بهتر باشد سخن آخر در مورد انسان بودن و شعر را به شاعری بسپاریم که درباره هر دو بسیار نوشته است. اینجا شعری از هنری دیوید ثورو با عنوان “من بسته‌ای از تلاش‌های بیهوده هستم” آورده شده است:

I am a parcel of vain strivings tied

By a chance bond together,

Dangling this way and that, their links

Were made so loose and wide,

Methinks,

For milder weather.

A bunch of violets without their roots,

And sorrel intermixed,

Encircled by a wisp of straw

Once coiled about their shoots,

The law

By which I’m fixed.

A nosegay which Time clutched from out

Those fair Elysian fields,

With weeds and broken stems, in haste,

Doth make the rabble rout

That waste

The day he yields.

And here I bloom for a short hour unseen,

Drinking my juices up,

With no root in the land

To keep my branches green,

But stand

In a bare cup.

Some tender buds were left upon my stem

In mimicry of life,

But ah! the children will not know,

Till time has withered them,

The woe

With which they’re rife.

But now I see I was not plucked for naught,

And after in life’s vase

Of glass set while I might survive,

But by a kind hand brought

Alive

To a strange place.

That stock thus thinned will soon redeem its hours,

And by another year,

Such as God knows, with freer air,

More fruits and fairer flowers

Will bear,

While I droop here.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.